مرگ در دو حالت،بلاشرط مطلوب اولياء الله است

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

مرگ در دو حالت،بلاشرط مطلوب اولياء الله است


مرگ در دو حالت،بلاشرط مطلوب اولياء الله است

فقط در دو حالت است كه مرگ براى اولياء الله بلاشرط مطلوب‏مى‏شود.حالت اول اينكه بداند كه بعد از اين اگر زنده هم بماند كارى‏ندارد كه انجام بدهد.قبل از بيان حالت دوم لازم است در مورد حالت اول‏مقدارى توضيح دهيم.

 

كسانى كه مى‏خواهند روى اصول مادى خودكشى را توجيه كنند،آنهاهم بر اساس همين مسؤوليت اين حرف را مى‏زنند.دو سال پيش بود كه‏يك نفر كه نمى‏خواهم نامش را ببرم-كه با اينكه مرد دانشمندى است ولى چرت و پرت هم احيانا زياد مى‏گويد-در دفاع از خودكشى يك آدم‏پليدى كه در حدود سى سال پيش خودكشى كرده است،گفته بود كه يك‏انسان مسؤول وقتى كه احساس مى‏كند مسؤوليتش را انجام داده و ديگركارى ندارد،بايد هم خودكشى كند;عمر را براى مسؤوليت مى‏خواهدولى وقتى مى‏بيند كه ديگر چيزى در چنته ندارد بايد هم خودكشى كند.

 

اينجاست كه حديثى هست(من در كتاب سيرى در نهج البلاغه آن راطرح كرده‏ام)كه جزء معماهاى احاديث است و در همين زمينه موردبحث ماست.اين حديث در تعابير مختلفى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ازامير المؤمنين عليه السلام و از حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام و از بعضى ائمه‏ديگر وارد شده است.عبارتى كه مى‏خوانم تعبيرى است كه از حضرت‏امام مجتبى عليه السلام رسيده است.

 

در همان حالى كه ايشان مسموم بودند مردى به نام‏«جناده‏»خدمت‏ايشان رسيد.راوى مى‏گويد ايشان در بستر افتاده بودند در حالى كه خون‏قى مى‏كردند.احساس كردم كه ديگر لحظات آخر است.عرض كردم‏نصايحى به من بفرماييد.جملاتى فرمودند كه يك جمله‏اش اين است:«واعمل لدنياك كانك تعيش ابدا و اعمل لآخرتك كانك تموت غدا» (2) براى دنيايت‏آنچنان عمل كن كه گويى هميشه در اين دنيا هستى،يعنى آنچنان فكر كن‏كه نمى‏ميرى،جاويد زندگى مى‏كنى،و براى آخرتت چنان عمل كن كه‏گويى اصلا عمرى براى تو باقى نمانده و همين فردا مى‏خواهى بميرى.

 

بعضى در معناى اين حديث درمانده‏اند.گفته‏اند اين دستور به‏اهمال‏كارى در امر دنيا و جدى چسبيدن به كار آخرت است.بعد ديدند كه‏اهمال‏كارى در امر دنيا با تعليمات ديگر اسلام جور در نمى‏آيد و لذا گفتندمقصود اين است كه در كار دنيا مثل آدمهايى باش كه فكر مى‏كنند هميشه‏هستند و مى‏گويند«حال كه ما هميشه هستيم،به اندازه كافى وقت داريم‏پس كارهايمان را بعد انجام مى‏دهيم‏»،ولى براى آخرتت جدى باش.

 

بعضى برعكس،گفته‏اند كه مقصود اين است كه كار دنياست كه‏خودت بايد انجام بدهى، آخرت را خدا كريم است!كار دنيا كه مى‏رسدجدى بچسب:ما در اين دنيا هنوز خيلى بايد باشيم،حالا كه هستيم خانه‏بايد داشته باشيم،زندگى بايد داشته باشيم،فردا كه نمى‏ميريم. مدتى بايدزندگى كنيم،بالاخره آدم زنده وسايل مى‏خواهند;آخرت هم مال‏خداست،خدا كريم است.

 

بر خلاف اين دو نظر اين حديث از آن احاديث معجزه آساست كه‏دستور به جدى بودن در هر دو مورد است.حضرت مى‏خواهد بفرمايد توآن كسى هستى كه در خانه‏اى زندگى مى‏كنى و بعد هم از آن خانه‏مى‏خواهى منتقل به خانه ديگرى بشوى و در آنجا زندگى كنى، ولى‏نمى‏دانى از اين خانه كه در آن زندگى مى‏كنى فردا منتقل مى‏شوى يا پنج‏سال ديگر يا ده سال ديگر.اگر بدانى فردا از اينجا منتقل مى‏شوى كه ديگربراى اينجا كارى نمى‏كنى;تمام كارهايت را براى آنجا متمركز مى‏كنى.اگرمثلا گوشه‏اى از اين خانه يك ذره گچ بخواهد، مى‏گويى ما كه فردامى‏خواهيم برويم،ديگر چرا بياييم اينجا را گچ كنيم؟بياييم براى آنجا كه‏فردا مى‏خواهيم برويم كارى انجام دهيم.اما اگر بدانى كه تا پنج‏سال ديگردر اينجا بايد زندگى كنى و بعد از پنج‏سال به آنجا مى‏روى،مى‏گويى حالاكارهاى اينجا را انجام دهيم،هر وقت‏خواستيم آنجا برويم كارهايش راهم انجام مى‏دهيم.

 

اين حديث مى‏گويد هيچكدام از ايندو را نكن.وقتى براى اينجا فكرمى‏كنى،فكر كن كه از كجا معلوم است كه ما فردا بميريم،شايد زنده باشيم. مثلا مى‏خواهى برنامه‏اى بريزى براى اينكه مدرسه‏اى تاسيس كنى،باغى‏درست كنى و ده سال هم بايد براى آن كاركنى.اگر بگويى من كه شايد فردابميرم پس اين كار را براى چه كسى انجام دهم،درست نيست،بلكه فكركن كه انشاء الله زنده هستى.يا مى‏خواهى درسى را شروع كنى و شش سال‏وقت مى‏خواهد.اينجا فكر كن انشاء الله زنده هستى،چرا فكر كنى كه فردامى‏ميرى،فكر كن كه زنده هستى.اما اگر گناهى مرتكب شده‏اى ومى‏خواهى توبه كنى،حق مردم را مى‏خواهى بدهى،نمازهايت رامى‏خواهى قضا كنى،خودت را مى‏خواهى اصلاح كنى،نگو انشاء الله من‏ده سال ديگر زنده هستم،بگو شايد فردا بميرم.پس براى بعضى كارهاانسان بايد بگويد كه انشاء الله زنده هستم و براى بعضى كارها بايد بگويدشايد بميرم.

 

اولياء الله هميشه اين طور فكر مى‏كنند و از يك نظر جمع ميان ضدين‏مى‏كنند كه جمع ميان ضدين به معنى واقعى نيست.از يك نظر فكرمى‏كنند كه هميشه زنده هستند و از يك نظر فكر مى‏كنند كه شايد فردابميرند.

 

خلاصه بحث تا اينجا اين است كه اين آيه كه مى‏فرمايد: «قل يا ايهاالذين هادوا ان زعمتم انكم اولياء لله من دون الناس فتمنوا الموت‏» يك قياس‏استثنايى است كه اساسش يك ملازمه است:اگر شما اولياء الله هستيد مرگ‏را آرزو كنيد.در اينجا دو شبهه در اذهان پيدا مى‏شود.

 

يكى اينكه بعضى كه توجه نمى‏كنند اين سخن در مورد اولياء الله‏است مى‏گويند:طبق اين آيه مرگ بايد براى همه مردم يك امر آرزويى‏باشد،پس آيا خدا آدم را در اين دنيا آورده تا هميشه آرزوى مرگ داشته‏باشد؟نه،قرآن نمى‏گويد همه مردم،بلكه مى‏گويد مرگ براى اولياء الله يك‏آرزوست. شبهه دوم اين است كه آيا اولياء الله فقط بايد آرزوى مرگ داشته باشندو آرزوى طول عمر نبايد داشته باشند؟اگر چنين است پس چرا خوداولياء الله در دعاها از خدا طول عمر خواسته‏اند و به ما هم دستور داده‏اند كه‏از خدا طول عمر بخواهيد؟«اللهم اجعل فيما تقضى و تقدر من الامر المحتوم و فيماتفرق من الامر الحكيم فى ليلة القدر من القضاء الذى لا يرد و لا يبدل ان تكتبنى من‏حجاج بيتك الحرام،المبرور حجهم،المشكور سعيهم،المغفور ذنوبهم،المكفر عنهم‏سيئاتهم و اجعل فيما تقضى و تقدر ان تطيل عمرى فى خير و عافية‏» (3) . در بخش آخراين دعا به خداوند عرض مى‏كند:از تو مى‏خواهم عمرم را زياد كنى ولى‏در خير و عافيت.هم خودشان آرزوى طول عمر دارند و هم از ماخواسته‏اند كه از خداوند عمر طولانى بخواهيم.نيز اگر مرگ موردآرزوست چرا خودكشى مانند كشتن هر انسان ديگر گناه كبيره و نتيجه‏اش‏عذاب مخلد است؟چرا اگر كسى و لو به همين خيالات،خودش را بكشد،نفس محترمى را كشته است و قرآن فرموده است كه تا ابد در عذاب الهى‏است؟

 

از توضيحاتى كه داديم معلوم شد كه در عين اينكه مرگ براى‏اولياء الله يك امر مورد آرزوست معنايش اين نيست كه آنان مجازند اين‏فرصت را از دست‏بدهند،بلكه هر وقت آن فرصت‏به قضا و قدر الهى‏تمام شد آرزو دارند به آنجا بروند.

 

گفتيم كه در دو مورد است كه براى اولياء الله مرگ به طور مطلق يك‏امر آرزويى مى‏شود و ديگر از خدا طول عمر نمى‏خواهند.يكى‏همان‏طور كه عرض كردم آنجا كه احساس كنند ديگر بعد از اين فرصت‏كار نيست.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : سه شنبه 4 بهمن 1390
زمان : 7:33


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.