![]() |
تقوا
«فاتقوا الله ما استطعتم» پس تقواى الهى داشته باشيد تا آن حدى كهقدرت داريد.«تقوا»از آن كلمات عجيبى است كه در قرآن و در نهج البلاغهزياد به كار رفته است و مكرر گفتهايم كه اين كلمه ترجمه فارسى ندارد.
ريشهاش از«وقى»به معناى نگهدارى است.پس در واقع«اتقوا»يعنىخود را نگه داريد،ولى بعد كلمه ديگرى ذكر مىكنيم كه به اصطلاحتضمين است:خود را نگه داريد،مثلا از فلان چيز بترسيد.
خود تقوا«خود نگهدارى»است،«خود نجات دادن»است و مستلزممفهوم آزادى معنوى است.
در مورد«تقوا»دو سخنرانى در قديم داشتم و همه متكى بهنهج البلاغه بود.امير المؤمنين عليه السلام مىفرمايد:«ان التقوى نجاة من كل هلكة وعتق من كل ملكة» (3) تقوا مايه نجات از هر هلاكتى و مايه آزادى از هرمملوكيتى است.
تقواى واقعى همان است كه انسان را نجات مىدهد،انسان را آزاد ورها مىكند.انسان در زير امتحانها(چه امتحان به نعمتها و چه امتحان بهنقمتها)بايد تقوا داشته باشد كه اين تقواست كه او را نجات مىدهد و آزادو رها مىكند و گفتيم كه انسان بايد با همه اينها درگيرى پيدا كند منتها بايدخود را آزاد كند.لهذا بعد مىفرمايد: «فاتقوا الله» .حال كه ثروتها وفرزندان، نعمتها و فتنهها و امتحانهايى است كه بايد شما با آنها درگيرىپيدا كنيد پس تقوا پيشه كنيد. «ما استطعتم»يعنى به هر اندازه كه قدرتداريد تقوا پيشه كنيد.
نظرات شما عزیزان:

