حمد و شكر

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

حمد و شكر


حمد و شكر

«و له الحمد» .حمد امرى است كه به اين طرف يعنى به جانب انسان‏مربوط مى‏شود.حمد يعنى چه؟حمد يعنى ستايش و بلكه سپاس.سه‏لغت است در عربى كه معانى آنها خيلى به يكديگر نزديك است و مانمى‏توانيم در فارسى مرادف صد در صد براى آنها پيدا كنيم.يكى لغت‏«مدح‏»است،ديگرى لغت‏«حمد»و سومى لغت‏«شكر».شايد معناى مدح‏تا اندازه زيادى مشخصتر باشد.مدح يعنى ستايش كردن،ستايش كردن‏چيزى به خاطر كمال و جمالى كه دارد،اعم از آنكه آن كمال و جمالش،كمال و جمال اختيارى باشد يا غير اختيارى.

 

خوبيهاى اشخاص دو نوع است:يكى خوبيهايى است كه خودشان‏آن خوبى را انتخاب كرده و به وجود آورده‏اند.مثلا يك نفر ادب را اختيارمى‏كند و بى‏ادبى را كنار مى‏گذارد،درس خواندن را انتخاب مى‏كند تنبلى‏را كنار مى‏گذارد،جود و سخا را انتخاب مى‏كند بخل را كنار مى‏گذارد.

 

اينها كارهاى اختيارى است،به دست‏خود انسان بوده كه اين كار را بكند يانكند.چنين فردى كمالى را كه خودش براى خودش انتخاب كرده است‏داراست.ولى كمالهايى هست كه اختيارى و به انتخاب خود شخص‏نيست.مثلا اگر كسى قهرمان زورمندى و داراى بنيه قوى باشد اين طورنبوده كه ضعف بنيه را اختيار نكرده و زورمندى را اختيار كرده است.

 

قوت بنيه چيزى است كه در اختيار او نبوده و خلقت‏به او داده است.ياكسى كه چهره و اندام زيبا دارد خودش اين چهره و اندام را براى خودانتخاب نكرده است‏بلكه براى او انتخاب كرده‏اند.حتى در مورد جمادات‏و حيوانات هم همين طور است،مثل يك گوهر گرانبهاى زيبا و يا يك‏اسب زيبا.در مورد همه اينها مدح گفته مى‏شود:فلان قهرمان را مدح‏مى‏كنم،فلان گوهر گرانبها و يا فلان اسب را ستايش مى‏كنم.مدح دراين گونه موارد است ولى حتما بايد به زبان باشد.

 

ولى حمد و شكر در مورد كارهاى زيباى اختيارى است‏بالخصوص‏در مورد انعامها.وقتى از ناحيه كسى به اختيار خود او خيرى به انسان‏برسد انسان او را حمد و يا شكر مى‏كند.پس هم بايد پاى خير رساندن در ميان باشد و هم پاى يك عمل اختيارى،تا انسان در مقابل آن عمل‏اختيارى طرف مقابل را حمد كند.در تعريف حمد گفته‏اند:«هو الثناءباللسان على الجميل الاختيارى‏»و حرف درستى هم هست.

 

«له الحمد» يعنى حمد منحصرا از آن اوست.اين همان مفاد «الحمد لله‏رب العالمين‏» است كه ما در نمازها مى‏خوانيم.گفته‏اند در «الحمد لله‏» لام،لام‏اختصاص است. «الحمد لله‏» يعنى جنس حمد اختصاص به خدا دارد.اين‏معنايش چيست؟آيا غير خدا را نبايد حمد كرد؟پاسخ اين است كه هم‏غير خدا را بايد حمد كرد و شكر كرد و هم غير خدا را نبايد حمد كرد وشكر كرد.اما غير خدا را بايد حمد كرد و بايد شكر كرد چرا كه وقتى‏انسانى به انسانى ديگر انعام و خدمت مى‏كند وظيفه ايجاب مى‏كند كه از اوتشكر كند. «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق‏» .اما در عين حال انسان بايدبداند كه هر انعامى از ناحيه هر كس به او برسد به هر نسبت كه به آن‏شخص ارتباط دارد بيش از آن به خدا ارتباط دارد،يعنى شما در همان حال‏كه از كسى كه به شما خدمت كرده تشكر مى‏كنيد و يا او را حمد مى‏كنيد درهمان حال هم بگوييد:«الحمد لله‏»،حمد از آن خداست،چون آن فرد،هم‏خودش و هم فكر و اراده‏اش و هر چه كه بخواهيد بگوييد باز مال‏خداست و فعل خداست و همه چيز در نهايت امر به خدا بر مى‏گردد.ولى‏به اين نكته بايد توجه كرد كه بازگشت همه چيز به خدا معنايش نفى[سببيت] انسانهاى ديگر و نفى هيچ سبب ديگرى نيست و اين يك مساله‏بسيار دقيقى است.در عين اينكه هر چيزى به سبب خود بستگى دارد،به‏خدا بستگى دارد نه اينكه به سبب خودش بستگى ندارد.اين است كه بين‏مساله‏«اعتماد به نفس‏»و«اعتماد به خدا»تضادى نيست و بين مساله حمدو سپاس يك مخلوق و حمد و سپاس خدا تضادى نيست.

 

شنيدم يك فيلم كمونيستى چينى در يكى از دانشگاهها نمايش داده‏اند.در آن فيلم پدر و پسرى مبارزه مى‏كنند و در مبارزه موفق‏مى‏شوند.پدر كه پير است و به اصطلاح به نسل گذشته تعلق دارد مى‏گويد:

 

خدا را شكر مى‏كنيم كه موفق شديم.پسر مى‏گويد:نه پدر،چرا خدا راشكر كنيم؟!ما از خودمان بايد ممنون باشيم،تكيه‏مان بايد بر خودمان‏باشد.

 

ولى تعليم اسلامى چيست؟آيا تعليمات اسلامى در اين مواردمى‏گويد تو خودت مانند يك عروسك خيمه‏شب بازى هستى و يامى‏گويد تو كه هستى ديگر خدا يعنى چه؟تعليمات اسلامى هيچكدام رانمى‏گويد بلكه مى‏گويد:در عين اينكه به خودت اعتماد مى‏كنى خدا را هم‏سپاسگو باش،يعنى ميان ايندو هيچ شكل تضادى برقرار نيست،كه اين‏خود داستان مفصلى است.

 

پس،از«يسبح‏»اين نكته را فهميديم كه يكى از مقياسها و معيارهاى‏فعل خدا اين است كه بايد با سبوحيت الهى سازگار باشد و از«له الملك‏»

 

فهميديم كه قدرت مطلق دست اوست.پس هرچه را كه حكمتش اقتضاكند مانعى در مقابل قدرت او نيست.در «له الحمد» وقتى مى‏گوييم حمدمنحصرا مال اوست ضمنا اين مطلب را مى‏گوييم:اصلا كار او جز انعام وجز جمال و زيبايى نيست;اين خودش يك مقياس و معيار ديگرى است.

 

كارهاى خداوند همه از قبيل كارهاى حمد خيز است‏يعنى همه از نوع‏نعمت است،از نوع جمال و زيبايى است و هر كار جميلى به خدابر مى‏گردد;فقط نقصها به خدا بر نمى‏گردد.

 

«و هو على كل شى‏ء قدير» در ملكش تبعيضى نيست كه بعضى چيزهامال او باشد و بعضى نباشد;همه مال اوست و هيچ چيزى نيست كه او برآن ناتوان باشد;بر هركارى كه شما فرض كنيد او قادر است.

 

تا اينجا شؤون و صفات و اسماء الهى گفته مى‏شود و از راه معرفت الله و از راه توحيد براى معاد مقدمه چينى مى‏شود.

 

آيه بعد مربوط به انسان است: «هو الذى خلقكم فمنكم كافر و منكم مؤمن‏»

 

اوست كه شما را آفريده است،تا اينجا كه آفريده شده‏ايد همه يك گروه‏هستيد اما بعد از آفرينش،به حكم آنكه موجودهايى مختار و آزاد درانتخاب فعل هستيد دو گروه مى‏شويد: گروهى كفر و گروهى ايمان راانتخاب كرده و مى‏كنند;انسانهايى راه راست را انتخاب مى‏كنند وانسانهايى راه انحرافى را.اين آيه نظير اين آيه است: «انا خلقنا الانسان من‏نطفة امشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا×انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا» (4) .

 

«و الله بما تعملون بصير» و خدا به همه آنچه شما انسانها اعم از كافر ومؤمن انجام مى‏دهيد آگاه است;كوچكترين عملى از اعمال شما از ديدالهى دور نمى‏ماند و هيچ چيزى از او پنهان نمى‏ماند.اين آيه مربوط به‏خصوص انسان بود.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : سه شنبه 4 بهمن 1390
زمان : 7:42


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.