نظريه سوم:امر بين امرين در نظام تكوين

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

نظريه سوم:امر بين امرين در نظام تكوين


نظريه سوم:امر بين امرين در نظام تكوين

ديدگاه صحيح كه نامش‏«امر بين امرين در نظام تكوين‏»است نظرسومى ارائه مى‏دهد. خداوند مى‏فرمايد: «ما اصاب من مصيبة الا باذن الله‏» .اين‏كلمه «الا باذن الله‏» امر بين امرين را در نظام تكوين بيان مى‏كند و اين آيه‏مفسر آيات ديگرى است كه در جاهاى ديگر آمده است.قرآن مى‏فرمايدهر بدى كه مى‏رسد،به اذن خدا مى‏رسد.«به اذن خدا مى‏رسد»معنايش اين‏است كه نه اينچنين خيال كن كه هيچ علل و اسبابى دخالت ندارد و نه‏اينچنين خيال كن كه دخالت آنها به نحوى است كه چه خدا بخواهد و چه‏نخواهد آن كار مى‏شود،بلكه به اذن خدا مى‏شود;يعنى اگر خدامى‏خواست مانع ايجاد كند،مانع ايجاد مى‏كرد،اگر ى‏خواست‏شرطى ازآن شروط را از بين ببرد،از بين مى‏برد.كما اينكه در موارد زيادى موانعى‏ايجاد مى‏كند و يا شرطى را از بين مى‏برد.پس قضيه اين است كه آنچه درعالم واقع مى‏شود،يك سلسله حوادث و علل و معلولهايى است كه كارخودشان را انجام مى‏دهند،اما نه به معناى اين كه چه خدا بخواهد و چه‏خدا نخواهد،كه اين مطلب را با مثال توضيح مى‏دهم:

 

فرض كنيد فردى مى‏خواهد از مرز عبور كند،ولى آن مرزدار هم‏روى مصالح كلى مملكت اگر بخواهد جلوى او را بگيرد مى‏گيرد.پس‏يك وقت مى‏گوييم:اين كار را اصلا مستقيما مرزدار مى‏كند و آن فرددخالتى ندارد،آن فرد مثل سنگى است كه از اين طرف مرز به آن طرف‏برده شده است.و يك وقت مى‏گوييم آنهايى كه مى‏آيند و عبور مى‏كنندمرزدار هيچ نقشى ندارد. نظريه سوم مى‏گويد[درست است كه فرد است كه عبور مى‏كند ولى]در عين حال يك نيروى كنترل كننده‏اى هست كه اگربخواهد مانعى ايجاد كند و يا شرطى را از بين ببرد چنين خواهد كرد.

 

مثال درجه بالاترى را در نظر مى‏گيريم:شمرى مى‏خواهد سر امام‏حسين عليه السلام را ببرد.اين شمر است كه دارد مى‏برد و امام حسين عليه السلام يك‏انسان است كه از گوشت و پوست و رگ و پى و امثال اينها ساخته‏شده‏است و شمر هم انسان ديگرى است كه قدرت و نيرو دارد،شمشير وچاقو و نيزه دارد.آيا اينجا هم مى‏توانيم بگوييم اين كار به اذن الله انجام‏مى‏پذيرد؟بله،به اين معنا كه اگر خدا مى‏خواست،يعنى اگر مصلحت كلى‏اقتضا مى‏كرد كه جبرا جلوى اين ظالم گرفته بشود و جبرا مانع مظلوميت‏اين مظلوم بشود،البته جلوى او گرفته مى‏شد.ولى خداوند متعال در موردكارى كه انسانها از روى اراده و اختيار بايد بكنند امر-به معناى دستورصادر كرده است،دستور داده است كه ظالم به اختيار خودش ظلم نكند وبه مظلوم دستور داده است كه از خود دفاع كند و دفاع كرده است.با همه‏اينها اگر ظالم باز بخواهد ظلم كند،خدا اگر بخواهد به زور و به جبر مچش‏را بگيرد مى‏گيرد.ولى اين كه خدا به جبر جلوى انسانها را بگيرد بر خلاف‏نظام كلى احسن است.اگر خداوند به جبر جلوى انسانها را بگيرد آنوقت‏نه كمالى وجود خواهد داشت،نه اطاعتى و نه معصيتى.

 

شايد من نتوانسته باشم معناى كلمه‏«باذن الله‏»را آن طور كه بايد و شايدتقرير كنم،ولى اين مساله يعنى امر بين امرين در نظام تكوين،يكى ازاصول معارف قرآن است.همان طور كه در امور اختيارى انسانها،نه جبراست و نه تفويض،در نظام تكوين هم امر بين امرين حاكم است. جبر اين‏است كه عليرغم خواست انسانها قدرتى آنها را به انجام كارى ملزم كند.

 

تفويض يعنى به خود واگذارشدگى و استقلال.اصلا استقلال مطلق‏مساوى با واجب الوجود بودن است.كفر بودن تفويض از كفر بودن جبر بالاتر است و كمتر نيست.همان طور كه در ميان جبر و تفويض،راهى‏است كه راه صحيح همان راه است-كه بحث ما در آن نيست-در نظام‏تكوين يعنى در تاثير و تاثرهايى هم[كه در عالم صورت مى‏گيرد]امربين امرين حاكم است.در كارى كه خورشيد با نور افشانى خود انجام‏مى‏دهد،ماه با حركات خود انجام مى‏دهد، هوا و آتش و آب و نيروى‏الكتريسيته انجام مى‏دهند امر بين امرين حاكم است.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : سه شنبه 4 بهمن 1390
زمان : 8:1


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.