![]() |
خاطرهاى از مراسم حج
در عربستان سعودى زمينه نماز جمعههايى فراهم مىشود كه اصلادر دنيا بىنظير است.در يكى از سفرهايى كه به سفر حج مشرف شدهبوديم روز هفتم ذيحجه مصادف با جمعه بود.روز هفتم ذيحجه روزىاست كه حجاجى هم كه به مدينه رفتهاند به مكه آمدهاند و همه حجاج درآنجا جمع شدهاند.مردمى هم كه اهل عربستان سعودى هستند ومىخواهند به حجبيايند آمدهاند.در مسجد الحرام به اين عظمت،يكجمعيت پانصد هزار نفرى تشكيل مىشود. عدهاى هم براى نماز درخيابانها مىايستند چون اتصال صف را خصوصا با بودن راديوها وبلندگوها كه صداى امام شنيده مىشود شرط نمىدانند.ما وقتى خطبه اينامام جماعت را گوش كرديم،گفتيم صد رحمتبه اين روضهخوانهاىخودمان!آنقدر بىمحتوا بود كه خدا مىداند.سياست اين است كه بايدبىمحتوا باشد.خطيب جمعه مناسك حج را براى مردم گفت.هر كس كهآنجا آمده است و فردا كه روز هشتم است مىخواهد به عرفات برودمناسك حج را مىداند.ضمنا حجاج،مذاهب مختلف دارند.تو كه وهابىهستى كسى به حرف تو گوش نمىكند.كوچكترين اشارهاى به مسائلمهم دنياى اسلام در اين خطبهها نمىشود و صد در صد كنترل شده است.
يك جمعيتحدود پانصد هزار نفرى كه اسلام به نام حج از يك طرف و بهنام جمعه از طرف ديگر به وجود آورده است اين طور هدر مىرود.واقعامن آن روز كه از راديو آن خطبهها را گوش كردم و آن جمعيت را در آنجاديدم تاسف عجيبى به من دست داد كه چگونه نيروهاى اسلام به دستاين حكومتهاى فاسد و كثيف هدر مىرود.
شركت در نماز جمعه اگر نماز جمعه،نماز جمعه باشد واجب است.
نماز جمعهاى كه خليفه اموى بخواهد بخواند كه نماز جمعه نيست،اگرنماز جمعهاى كه اسلام مىخواهد،تشكيل شود،شركت همه واجب استو هر كارى در آن حال حرام است.
«يا ايها الذين امنوا» اى اهل ايمان! «اذا نودى للصلاة من يوم الجمعة» در آنوقت از روز جمعه كه فرياد براى نماز يعنى صداى مؤذن بلند مىشود «فاسعوا الى ذكر الله» بشتابيد به سوى ذكر حق.مقصود از ذكر الله فقط نمازنيست كه استماع خطبه مستحب باشد;به اجماع همه مفسرين و فقهااستماع خطبه هم واجب است نه فقط شركت در آن دو ركعت. «فاسعوا الىذكر الله» قرآن خود اين سخنرانى و خطبه را«ذكر الله»مىنامد.اين تعبيرات،تعبيرات كوچكى نيست،حساب دارد.همين جاست كه مفسريناهل سنت مىگويند:خطبههايى كه امروز در نماز جمعه خوانده مىشود«ذكر الشيطان»است در حالى كه قرآن از خطبههاى نماز جمعه به ذكر اللهتعبير مىكند.
«و ذروا البيع» خريد و فروش را رها كنيد.گفتهاند:بيع به عنوان مثلبراى كار است;يعنى هر كارى را رها كنيد.در فقه وقتى مىخواهند مثالبزنند به بيع حرام كه خود تصدى به اين عمل حرام است،مىگويند:«بيعوقت النداء»و مقصود همين است.همين كه صداى مؤذن بلند شد،اشتغالبه هر گونه كارى حرام است.همين سعوديها ظاهرا را حفظ مىكنند.البتهسالهاى اول بيشتر ظواهر را رعايت مىكردند،حالا آن قدرها هم دقتنمىكنند.كسانى كه آن وقتها رفته بودند مىگفتند:صداى اذان كه بلندمىشد حتى آن كسى كه جنسش در ترازو و مشغول معامله بود معامله رارها مىكرد و مىگفت:حرام!حرام!
«ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون» اين برايتان خير و مصلحت است اگربدانيد و بفهميد.مراد از«تعلمون»در اينجا[علم به]شىء خاصى نيستبلكه چيزى است كه ما از آن به«رشد»تعبير مىكنيم:اگر مردم عالم ورشيدى باشيد،اگر فهم داشته باشيد.
«فاذا قضيت الصلاة فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل الله و اذكروا الله كثيرالعلكم تفلحون» هرگاه كه نماز به پايان مىرسد در زمين پخش شويد.اين امر[به پراكنده شدن]را اصطلاحا«امر عقيب حظر»مىگويند.اگر حظر ومنعى باشد و بعد از منع،امرى برسد علامت رخصت است;نه دلالتبروجوب مىكند و نه دلالتبر استحباب. «فانتشروا فى الارض» يعنى مانعىنيست اگر خواستيد متفرق شويد;نمازتان كه تمام شد اگر مىخواهيد،همان جا بمانيد و مشغول ذكر خدا شويد و يا اگر ميلتان بود متفرق شويد.
«و ابتغوا من فضل الله» و از فضل الهى بجوييد يعنى مشغول كار و كسبشويد.«فضل»زياده و منفعت است.ولى «و اذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون»
خدا را زياد ياد كنيد،باشد كه رستگار شويد;در حالى كه مشغول كسب وكار هستيد،زياد در ياد خدا باشيد و از خدا غافل نشويد.
نظرات شما عزیزان:

