احتمالات درباره جزئيات داستان

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

احتمالات درباره جزئيات داستان


احتمالات درباره جزئيات داستان

حال،اينها چه فشارى روى پيغمبر آوردند و پيغمبر را در چه موضوعى اذيت كردند كه پيغمبر آن حلال خدا را بر خود حرام كرد؟بعضى گفته‏اند كه پيغمبر در خانه سوده عسلى يا شربتى از عسل آشاميده بود،عايشه و حفصه توطئه كردند،يكى گفت:يك حرف را من مى‏گويم تو هم بگو،اين دفعه كه پيغمبر آمد بگوييم چقدر دهانت بو مى‏دهد،اينها چيست كه خورده‏اى؟تو هم بگو چقدر دهانت بو مى‏دهد اينها چيست كه خورده‏اى؟اين كار را كردند.اين را خود اهل تسنن نوشته‏اند كه اينها اين حرف را زدند[به عنوان اعتراض كه]چرا آنجا آن شربت را خورده است.گفتند:آن زنبور عسلش‏«خرست نحلتها بالقرفة‏».يك گياه بدبويى در اطراف مدينه هست كه اگر زنبور عسل از آن گياه بخورد مى‏گويند عسلش بدبو مى‏شود.اينها آمدند اين حرف را به پيغمبر زدند كه چرا اينها را خورده‏اى،دهانت بو مى‏دهد.(لا بد اين كار آخرين مرحله اذيت بوده است.)پيغمبر فرمود:بسيار خوب،ديگر من از اين شربت نمى‏خورم.

 

بعضى گفته‏اند جريان ماريه قبطيه است.ماريه قبطيه زنى بود قبطى،يعنى مصرى،كه بعد از نامه نوشتن پيغمبر به‏«مقوقس‏»پادشاه مصر،او هدايايى از جمله ماريه را براى پيغمبر فرستاد، و او زن خوبى بود و مورد علاقه پيغمبر،و از او ابراهيم پسر پيغمبر متولد شد.اينها پيغمبر را در مورد ماريه اذيت كردند.بعضى گفته‏اند پيغمبر فرمود:ديگر من با ماريه نزديكى نمى‏كنم، يعنى اينقدر اذيت كردند كه گفت:من ديگر به خاطر شما او را رها مى‏كنم يا با او نزديكى نمى‏كنم.ولى درست روشن نيست كه داستان كدام بوده است.اين ديگر صد در صد مسلم نيست.

 

بعد آن رازى كه پيغمبر به آن زن گفت و فرمود به كسى نگو چه بود؟بعضى گفته‏اند راز همين بوده است كه تو به كسى نگو ولى من ماريه را رها مى‏كنم،اما او زود رفت به عايشه گفت: مژده به تو بدهم كه توطئه گرفت و پيغمبر ماريه را رها خواهد كرد.بعضى گفته‏اند كه پيغمبر اكرم قصه بعد از خودش را به حفصه گفت،فرمود:بعد از من پدر عايشه خليفه خواهد شد و بعد از او هم عمر خليفه خواهد شد،زمام امور را اينها به دست مى‏گيرند.اينها هم كه دنبال اين نبودند كه چه كسى واقعا بايد چنين بشود،دنبال اين بودند كه چه كسى خواهد شد، حال هر كه بايد و هر كه نبايد به جاى خودش.مساله بايد يك مساله است و مساله بودن و نبودن مساله ديگرى... (5)

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : سه شنبه 4 بهمن 1390
زمان : 8:7


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.