![]() |
برخى مسائل دنياى امروز
شما اگر نشرياتى كه مؤسسات وابسته به سازمان ملل متحد منتشر مىكنند-كه بر اساس آمارهايى از همه كشورهاى دنياست-مطالعه كنيد مىبينيد چند مساله است كه جزء مسائل دنياى امروز تلقى مىشود.يكى مساله آلودگى محيط زيست است كه كم كم در ميان ما هم عنوان شده،ولى در دنياى اروپا و آمريكا الآن يك مساله حساس حياتى شده است،اينكه در اثر ازدياد وسائل صنعتى و ماشين و كارخانه و زياد شدن دود و لوازم سوختى ديگر و جارى شدن نفت و بنزين و روغن سوخته و امثال اينها رودخانهها و درياها آلوده شده و نسل برخى حيوانات و گياهها از بين رفته است و اكنون خود بشر را تهديد مىكند،و اگر همين طور پيش برود كم كم دنيا به حالتى در مىآيد كه غير قابل زندگى خواهد بود.نه مىشود جلو اين ازدياد روز افزون وسايل صنعت را گرفت(در ايران ما كه تازه پيدا شده است)و نه مىشود با آن ساخت.آينده بسيار خطرناكى دارد.اين مساله جزء مسائل حاد دنياى امروز تلقى مىشود.
يكى ديگر از آن مسائل حاد و حساس،مسائل مربوط به جوانان است به طور كلى.مساله جوانان در دنيا يك مساله حاد است.بايد نشرياتى را كه در سطح جهانى پخش و منتشر مىشود مطالعه كرد.در همه جاى دنيا يك حالت عصيانى در نسل جوان نسبت به نسل گذشته هست در شكلهاى مختلف.در خود اروپا به صورت يك نوع اعتراض عليه تمدن[ظاهر شده است]كه اين هيپيگرى و غير آن تقريبا مظهرى از آن قضيه است.
يكى ديگر از آن مسائل،مساله گسيخته شدن روابط خانوادگى است به طور عموم،كه حتى مساله جوانان تابعى از اين مساله است.حال چطور شد كه به اين شكل در آمد؟اول يك خطاهاى كوچكى سبب مىشود،ولى بعد به جايى مىرسد كه غير قابل جبران است.مثلا يكى از توابع اين قضيه مساله كودكهايى است كه نه پدر و نه مادر شناخته شده دارند.با اينهمه وسائل جلوگيرى كه هست،پيدايش فرزندهايى كه از روابط نامشروع پديد آمدهاند يك مساله است.اين فقط يك امر عاطفى نيست.بچههايى كه از اين راه به دنيا مىآيند-و مادرها هم اغلب اينها را به مؤسسات عمومى واگذار كرده و رفتهاند-بعد كه بزرگ مىشوند نه پدرى را مىشناسند و نه مادرى و اين امر بدترين ناراحتيهاى روحى را در آنها به وجود مىآورد،چون فطرى هر انسانى است كه مىخواهد با گذشته خودش ارتباط داشته باشد و بداند از پاى كدام بوته در آمده است،پدرش كيست،پدر بزرگش كيست،برادرانش چه كسانى هستند، مادرش كيست،خالهاش كيست و...انسانى كه اين جور به دنيا بيايد هيچ وقتيك انسان سالم نخواهد بود.در آمارى كه اخيرا انگليسىها خودشان براى خودشان تهيه كرده بودند آمده بود كه از هر ده انگليسى يك نفر حرامزاده است.كار به اينجا رسيده است.اين امر قطع نظر از هر چيزى يك انسانهاى بيمار و طاغى به وجود مىآورد،انسانى كه چون دستش به پدر و مادر نمىرسد با جامعه خودش دشمن مىشود.اينها تازه بعضى از آن عوارض است،و اين گونه عوارض است كه وقتى زياد و زيادتر شود به كلى جامعهاى را دگرگون مىكند.
اين است كه قرآن كريم(البته اين نكتهاى است كه مفسرين هم متوجه آن هستند و برخى گفتهاند)يك عنايتى دارد كه در مسائل مربوط به حقوق زوجيت،تاكيد و اصرار زياد بكند و توجه زياد افراد را به اين مطلب جلب كند و بعد عواقب سوئش حتى در دنيا را بيان كند،تا چه رسد به آخرت.اين بود كه دنبال همين آيات يكمرتبه فرمود: و كاين من قرية عتت عن امر ربها و رسله چه بسيارند جماعاتى كه از امر پروردگار و از امر و ارشادهاى پيغمبران پروردگار سرپيچى كردند و طغيان ورزيدند،ولى اين چيزى نيست كه براى دنياى ديگر بماند،در همين دنيا عواقبش را چشيدهاند. فحاسبناها حسابا شديدا كلمه«حساب»آورده است.اين كلمه يك مفهوم خاصى دارد.حساب يعنى رسيدگى به پرونده.به دقايق اين پرونده در همين دنيا رسيدگى مىشود،يعنى عكس العمل دقيق تكوينى در همين دنيا براى اين[عمل]پيدا مىشود. و عذبناها عذابا نكرا و در همين دنيا ما آنها را معذب ساختيم به عذابى منكر فذاقت وبال امرها در همين دنيا عاقبت و نتيجه كار خود را چشيدند و كان عاقبة امرها خسرا پايان كارشان زيان بود و زيان.
نظرات شما عزیزان:

