دو تعهد از ناحيه بنده و خدا

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

دو تعهد از ناحيه بنده و خدا


دو تعهد از ناحيه بنده و خدا

در واقع در كلمه‏«توكل‏»عهده‏دار شدن بنده هم هست،يعنى دو عهده‏دارى و دو تعهد است، يك عهده‏دار شدن از طرف بنده،كه كلمه‏«توكل‏»از اين جهت است،و يك عهده‏دار شدن از طرف خدا:تو عهده‏دار وظيفه خودت و طاعت‏خدا باشد،در سرنوشت اعتمادت بر خدا باشد. در«على الله‏»كلمه‏«معتمدا»تضمين شده است.تو در هر كارى توجهت به وظيفه خودت باشد، ولى انسان كه نمى‏تواند نگران سرنوشت‏خودش نباشد،در آن جهت تكيه‏ات بر خدا باشد. «توكل معتمدا على الله‏»عهده‏دار كار خود و وظيفه خودت باش،در حالى كه تكيه‏ات به خدا باشد،در سرنوشت تكيه‏ات به خودت نباشد،به خدا باشد.تو اگر وظيفه خودت را خوب انجام بدهى،مطمئن باش سرنوشتت به دست او خوب خواهد شد و از بين نخواهد رفت.

 

از اينجا معلوم مى‏شود كه توكل به معناى يك كار يك طرفه،يعنى من هيچ تعهدى را نپذيرم، فقط سرنوشتم را به خدا بسپارم،بعد هم بروم بخوابم،[مردود است،]پس تكليف وظيفه چه مى‏شود؟خدا آن وقت متعهد سرنوشت انسان مى‏شود كه انسان متعهد وظايف خودش بشود. تو راه خدا را پيش بگير و در هر كارى ببين وظيفه چيست،به تكليف خودت عمل كن،آن وقت ببين خدا چگونه سرنوشت تو را خوب مى‏سازد.

 

پس در مفهوم توكل دو چيز خوابيده است:از طرف بنده قبول كردن وظايف الهى كه به او واگذار شده است،از طرف خدا قبول كردن سرنوشت‏خوب كه بنده به او واگذار كرده است. خدا تكليف به تو واگذار كرده است،تو آن را بپذير،تو سرنوشتت را به خدا بسپار،خدا آن را مى‏پذيرد.

 

و من يتوكل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شى‏ء قدرا. اين جمله وسط همين آيات طلاق بود،وسط آيه‏اى كه فرمود زنها را كه طلاق مى‏دهيد،در مدت عده بايد در همان خانه خودشان با همان وضع زندگى سابقشان بمانند و شما هم بر آنها انفاق كنيد و از آنها پذيرايى كنيد،ولى حق رجوع داريد،تا پايان كار مى‏رسد،يعنى نزديك است كه عده تمام بشود،حق رجوع شما باقى است،اما شما اگر خواستيد رجوع كنيد به نيكى و خوبى رجوع كنيد،و اگر خواستيد رها كنيد،به نيكى رها كنيد.عرض كرديم مقصود از«به خوبى رجوع كنيد»اين است كه يك وقت با سوء نيت رجوع نكنيد كه بگوييد:الآن دارد مدتش تمام مى‏شود،وقتى مدتش تمام مى‏شود مى‏رود شوهر مى‏كند،پس من رجوع مى‏كنم براى اينكه مانع شوهر كردنش بشوم،وقتى كه رجوع كردى باز همان آش و همان كاسه،نه،رجوعى كه از سر حسن نيت و به قصد يك زندگى واقعى باشد،و اگر نخواستيد رجوع كنيد به خوبى از آنها جدا بشويد،كه به خوبى جدا شدن همان است كه در آيات ديگر نامش را«تمتيع‏»گذاشته‏اند، يعنى نه تنها حقوق او را به وى بدهيد،در حد امكان خودتان زائد بر حقوق زن مطلقه هم يك چيزى از تمكن مالى بدرقه و همراهش كنيد كه سرشار از تمكن مالى از شما جدا بشود.بعد مساله شهادت عدلين را مطرح فرمود،و بعد موعظه‏اى كه ذلكم يوعظ به من كان يؤمن بالله . بعد هم مساله تقوا و توكل،كه در اين جور مسائل تا انسان تقواى الهى نداشته باشد و تا به خدا توكل نداشته باشد اين وظايف را عمل نمى‏كند.پس اينها كه در خلال اين آيات آمده است براى اين است كه زندگى خانوادگى هم-و بلكه بيشتر-نياز به تقوا و توكل دارد.البته آيات تقوا و توكل اختصاص به زندگى خانوادگى ندارد،ولى اينكه در خلال آمده است براى اين است كه در اين مسائل هم تقوا و توكل لازم است.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : سه شنبه 4 بهمن 1390
زمان : 8:14


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.