مخاطبهاى قرآن

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

مخاطبهاى قرآن


مخاطبهاى قرآن

يكى ديگر از نكاتى كه در شناخت تحليلى مى‏بايد از قرآن استنباط كرد، تعيين و تشخيص مخاطبان قرآن است. در قرآن تعبيراتى نظير هدى للمتقين، (13) هدى و بشرى للمؤمنين (14) و لينذر من حى (15) زياد آمده است.اينجا مى‏توان سؤال كرد كه هدايت براى پرهيز كاروان لزومى ندارد زيرا آنها خود پرهيزكارند. از سوى ديگر در قرآن مى‏بينيم كه خود را چنين معرفى مى‏كند.

 

ان هوالاذكر للعالمين و لتعلمن نباه بعد حين (سوره ص آيه 87)

 

اين قرآن نيست مگر مايه بيداى همه جهانيان و خبرش را بعد خواهيد شنيد. (16)

 

پس آيا اينكتاب براى همه جهانيان است‏يا صرفا براى مومنين؟ باز در آيه ديگر پروردگار سبحان خطاب به پيامبر مى‏گويد:

 

و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين (سوره انبيا آيه 107)

 

ما تو را نفرستاديم مگر آنكه رحمتى هستى براى عمه عالميان. توضيح مفصل اين مطلب آنجچا كه مبحث تاريخ در قرآن طرح بشود، ارائه خوهد شد. اما در اينجا باجمال بايد گفت در آياتى كه خطاب قرآن به همه مردم عالم است، در واقع مى‏خودهد بگويد قرآن اختصاص به قوم و دسته خاصى ندارد. هر كس بسمت قرآن بيايد نجات پيدا مى‏كند، و اما در آياتى كه از كتاب هدايت بودن براى مؤمنين و متقين نام مى‏برد، مى‏خواهد اين نكته را روشن كند كه در نهايت چه كسانى رو بسوى قرآن خواهند آورد و چه گروههايى از آن دورى خواهد گزيد. قرآن از قوم خاص و قبيله معينى بعنوان علاقمندان و ارادتمندان خود ياد نمى‏كند. نمى‏گويد قرآن در تيول اين يا آن قوم قرار دارد. قرآن بر خلاف ساير مكاتب انگشت روى منافع يك طبقه خاص نمى‏گذارد. نمى‏گويد مثلا صرفا براى تامين منافع فلان طبقه آمده است. مثلا نمى‏گويد تنها و تنها هدفش حمايت از طبقه كارگران است‏يا پشتيبانى از طبقه كشاورزان. قرآن در مورد خودش تاكيد مى‏كند كه كتابى است براى برقرارى عدالت. درباره پيامبران مى‏گويد:

 

و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط. (سوره حديد - آيه 25)

 

قرآن قسط و عدالت را براى كل جامعه انسانى مى‏خواهد نه فقط براى اين طبقه يا آن قوم و قبيله. قرآن براى جلب انسانها بسمت‏خود، برخلاف بعضى مكتبها مثل نازيسم، بر روى تعصبات آنها انگشت نمى‏گذارد. همچنين برخلاف برخى ديگر از مكتبها مثل ماركسيسم، بر روى منفعت طلبى و نفع پرستى انسانها تكيه نمى‏كند و آنها را از راه منافعشان بحركت در نمى‏آورد (16) قرآن همانطور كه براى وجدان عقلى انسان اصالت قائل است، براى او يك اصالت وجدانى و فطرى نيز قائل است و بر اساس همان فطرت حق جويى و عدالت طلبى است كه انسانها را به سير و حركت وامى‏دارد. و از اينرو پيامش منحصر به طبقه كارگر يا كشاورز يا محروم و مستضعف نمى‏شود. قرآن به ظالم و مظلوم، هر دو خطاب مى‏كند كه به راه حق بيايند. موسى، هم به بنى اسرائيل و هم به فرعون پيام خدا را ابلاغ مى‏كند و از آنها مى‏خواهد كه به پروردگار ايمان بياورند و در راه او حركت كنند، حضرت محمد رسالت و دعوت خود را هم به سران قريش و هم به ابوذر و عمار عرضه مى‏كند. قرآن نمونه‏هاى متعددى از برانگيختن فرد عليه خودش و بازگشت از مسير گرماهى و تباهى (توبه) ذكر مى‏كند. البته قرآن خود باين نكته توجه دارد كه بازگشت آنها كه در رفاه و تنعم بسر مى‏برند بمراتب دشوارتر از بازگشت محرومان و ستمديدگان است.

 

گروه دوم به اقتضاى طبع در راه عدالت‏حركت مى‏كنند، اما گروه اول بايد از منافع شخصى و گروهى خود صرفنظر و پاروى اميا و خواستهاى خود بگذارند.

 

قرآن مى‏گويد گروندگان به او آنها هستند كه روحشان پاك و تصفيه شده است. و اين گروندگان صرفا بر اساس حقيقت‏جويى و عدالت طلبى كه فطرى هر انسانى است، به قرآن گرايش پيدا كرده‏اند نه به اقتضاى منافع و تمايلات مادى و جاذبه‏هاى دنيوى.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : دو شنبه 26 دی 1390
زمان : 20:8


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.