اهميت‏خطر منافقين

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

اهميت‏خطر منافقين


اهميت‏خطر منافقين

2- مطلب ديگر اينكه چنانكه توجه داريد قرآن مجيد درباره كفار دو آيه ذكر كرد و درباره مؤمنين سه يا چهار آيه، ولى وقتى به منافقين مى‏رسد حدود 13 آيه در اين‏باره بحث مى‏كند علاوه اينكه آيات مربوط به منافقين را در چند مورد با كلمه الا (آگاه باشديد آگاه باشيد!!) آغاز كرد. چرا قرآن اينهمه درباره معرفى منافقين اهتمام نموده است؟!

 

اين مسئله را - كه چرا اين همه قرآن روى منافقين تكيه كرده است - مفسرين طرح كرده‏اند و معمولا چنين پاسخ داده‏اند كه: با وجوديكه منافق يكى از اقسام كافر است در عين حال چنانكه از قرآن در بعضى موارد استفاده مى‏شود منافق خطرش براى اسلام از كافر بدتر است. زيرا كافريعنى كسيكه قرآن اصطلاحا او را كافر مى‏خواند - كسى است كه خدا و پيغمبر را قبول ندارد ولى صداقت دارد يعنى علنا اظهار مى‏كند و تكليف مردم با او روشن است. ولى آنكس كه بر روى عقيده قلبى خود روپوش نهاده و بزبان جورى سخن مى‏گويد و در دل طورى ديگر است‏خطرش بسيار زياد است زيرا مردم مسلمان را گول مى‏زند و هيچگاه مردم از كفار گول نمى‏خورند. و لذا مى‏فرمايد:

 

ان المنافقين فى الدار الاسفل من النار (نساء 145)

 

اينكه در تاريخ مى‏بينيم پيامبر جنگيد و پيروز شد ولى على(ع) نتوانست مانند رسول الله(ص) پيش ببرد جهتش همين است كه پيامبر با كفار جنگيد و على با منافقين! يعنى رسول الله با مردمى جنگيد كه در مسلك و مرام خودشان صادق و صريح بودند و وقتى مى‏گفت بگوئيد لا اله الا الله مى‏گفتند ما قبول نداريم. در مقابل رسول الله ابوسفيان شعار ميداد اعل هبل، اعل هبل. و پيغمبر در مقابل آنان مى‏گفت بگوئيد الله اعلى و اجل. و بالاخره الله با هبل رو در روى هم قرار مى‏گرفت. لذا نتيجه معلوم بود پيروزى الله و شكست هبل.

 

ولى على(ع) با همان ابوسفيانها روبرو بود. اما شعارشان شعار اسلام بود! معاويه كه همواره دبناله‏رو اهداف پدرش ابو سفيان بود اگر علنا شعارش اعل هبل مى‏بود; صد در صد از على شكست مى‏خورد ولى اينك لباس اسلام به تن كرده و به جاى اعل هبل گفتن در حاليكه براى اسلام اشك تمساح مى‏ريزد شعار مى‏دهد كه: و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف فى القتل انه كان منصورا.

 

و فرياد مى‏زد: خليفه مظلوم پيامبر عثمان شهيد شده است ايهاالناس مگر مى‏شود خون خليفه پيامبر هدر برود؟! و بدينوسيله مردمرا براى انتقام گرفتن از قاتلين عثمان بسيج مى‏نمايد و سپس على(ع) به عنوان رهبر آنان معرفى مى‏كند...

 

و حال اينكه كشنده واقعى عثمان خود معاويه است و اين كلام على(ع) درنهج البلاغه است كه: و هم يطلبون دماهم سفكوه و نيز مى‏فرمايد: «عثمان آن روزيكه كمك خواست چرا به او كمك نكردى! چون منتظر بودى عثمان كشته شود و از كشته‏اش بهره‏بردارى كنى‏»

 

جاسوسانى به مدينه فرستاده بود كه در حوالى خانه عثمان مراقب باشند وقتى عقمان كشته شد بلافاصله پيراهن خون آلود عثمان را به شام برسانند. و جاسوسان اين ماموريت را بسرعت انجام دادند و اين پيراهن مدتى در مسجد شام آويزان بود و معاويه شخصا گاه و بيگاه درا نظار عموم در پاى آن اشك مى‏ريخت و در سوك خليفه پيامبر بر سر و سينه مى‏زد!! و بدينوسيله مردم ساده لوح مسلمان براى خدا و بخاطر خدا تحريك مى‏شدند و در راه خدا خون مى‏دادند و كشته مى‏شدند.

 

و آخر الامر نيز صفين هنگاميكه احساس شكست كرد، باز از نقشه‏هاى فريبكارانه و منافقانه استفاده نمود و قرآن را بر نيز زد يعنى ما تسليم قرآن هستيم. و على(ع) كه مى‏دانست كه چه نيرنگى در كردار آنان خفته است، فرياد مى‏زد: بزنيد و به پيشرفت‏خودتان ادامه دهيد اما مقدسين نادانى كه از خطر منافقين آگاه نبودند فرياد برآوردند كه ما با قرآن نمى‏جنگيم و اينك تو مى‏گويى معنايشض اين است كه ما با قرآن بجنگيم و بدينوسيله حزب اموى خود را نجات داد.

 

اين است‏خطر هولناك نفاق كه قرآن مسلمين را با كلمه الا(آگاه باشيد) هشدار مى‏دهد. اسلام هر وقت با كفر روبرو شده شكست داده و هر وقت كه با نفاق روبرو شده ت‏شكست‏خورده است. چون نفاق از نيروى خود اسلام استفاده كرده و بر ضد آن بكار برده است‏يعنى لباس اسلام به تن نموده است و با آن جنگيده است.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : دو شنبه 26 دی 1390
زمان : 20:16


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.