فلسفه انفاق

اسلام:دین:مذهب:دانلود:مطالب مذهبی:دانلود مذهبی:اندروید:نرم افزار:موبایل:کامپیوتر:شیعه

فلسفه انفاق


فلسفه انفاق

ممكن است برخى گمان كنند كه انفاق تنها فلسفه‏اش پرشدن خلاءهاى اجتماعى است، و لذا مى‏گويند اگر اين مسئله را حكومت و دولت بعهده بگيرد و با سازمانهائى كه تشكيل مى‏دهد مشكلات فقر و مسكنت را حل نمايد ديگر نيازى نيست كه بصورت انفاق‏هاى فردى انجام گيرد.

 

ولى اينچنين نيست، يعنى انفاق فلسفه‏اش تنها پرشدن خلاءها نمى‏باشد بلكه رابطه‏اى با «ساخته‏شدن‏» دارد.

 

اينكه انسان چيزى داشته باشد و از خود جدا كند، و مظهر رحمانيت پروردگار بشود، نقش بزرگى در ساختن انسان دارد. عطوفت كه از ماده عطف است‏يعنى تمايل و توجه به ديگران، با ديگران يكى شدن و دل بجاى دل آنها نهادن خود هدف است و هدفى اساسى و قابل اهميت اگر چنين مفهومى در جامعه نباشد. عينا مثل آن است كه در محيط خانواده محبت و عطوفت مفقود گردد و بجايش مؤسسات تربيتى تشكيل شود.

 

راسل و پيروانش مى‏گويند: فلسفه زندگى خانوادگى مگر جز اين است كه پدر و مادرها بچه‏ها را بزرگ كنند و از حوادث محافظت نموده و در هنگام بيمارى سرپرستى نمايند؟ اين نحو تربيت كودك در زندگانى‏هاى قديم بوده است. ولى اينك كه جامعه‏ها تكامل يافته‏اند، بايستى اين وظايف از خانواده‏ها به مؤسسات بزرگ دولتى منتقل گردد. كودك از زايشگاه يكسره به مهد كودك برود و در آنجا در كنار كنار كودكان ديگر بزرگ شود و بدين ترتيب آن مؤسسات جاى پدر و مادر را بگيرند و آن حقوقى كه در جوامع قديم ابوين بر عهده فرزندان داشتند و بالعكس وظائفى كه والدين نسبت به آنها بايد انجام دهند، همگى بصورت روابط ملت و دولت تبديل مى‏گردد!!

 

ولى عيب بزگ اين قضيه، خارج شدن از مسير فطرت انسانى است! مادر و پدر، با عاطفه پدر و مادرى آفريده شده‏اند و فرزندان با عاطفه فرزندى، يعنى مادر بدليل اينكه مادر است، روحش اين چنين است كه مى‏خواهد كودكش را در آغوش مهر خود بپروراند و اين مطلب فطرى اوست، و حتى چنان ناخود آگاه اين اعمال انجام مى‏گيرد كه خودش هم نمى‏داند چه مى‏كند.

 

و از طرفى ديگر همان بوسه مهربانانه مادر كه بصورت فرزندش مى‏زند و آنگونه كه او را به سينه خودش مى‏چسباند در ضمن اين رفتار او را به مهر و محبت پرورش مى‏دهد و به عبارت ديگر با گرمى محبت او را مى‏پزد. يعنى اين محبتها نقش شارژ كردن او را دارد، كه زمانى كه بزگر مى‏شود بايستى محبتهائى كه به او در كودكى شارژ شده است برق بدهد و با نگاه مهربانى بديگران بنگرد. و لذا است كودكانى كه از آغاز تولد در پرورشگاه تربيت‏شده‏اند و آغوش مادر و محبت پدر را نديده‏اند گاهى اوقات جانيان خطرناكى از آب درمى‏آيند.

 

انفاق نيز از اين قبيل است نبايد از يك جنبه آنرا ملاحظه كرد و گفت فلسفه‏اش تنها سير كردن شكم گرسنگاه است و لذا مى‏شود آنرا از راه ديگر انجام داد. بلكه فلسفه انفاق انسان سازى است زيرا كه انسانها در سايه گذشته‏ها، بخششها و ايثارها، روحشان روح انسان مى‏گردد.

 

روى اين حساب كسى نمى‏تواند بگويد من شخص قانعى هستم و به بادامى مى‏سازم و نمى‏خواهم چيزى داشته باشيم لذا شخص كاملى هستم. خير، شخصى كه مى‏تواند داشته باشد بايستى بدست بياورد و با دهش مال، خود را تكميل كند. نداشتن و ندادن كمال نيست. بدست آوردن و از خود جدا ساختن عامل سازندگى انسان است.

 

اين نكته از قرآن مجيد بخوبى بدست مى‏آيد، آنجا كه خطاب به رسول الله مى‏فرمايد: خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزكيهم (توبه 104)

 

در اين آيه به همان فلسفه سازندگى صدقه اشاره مى‏نمايد نه به فلسفه اجتماعيش يعنى سير كردن شكم مستمندان، زير مى‏فرمايد از اموال آنهاصدقه بگيرد كه به اين وسيله آنها را پاكيزه مى‏كنى، آنها را رشد مى‏دهى درست مثل گياهى كه با وجين كردن رشد بيشترى يابد، و اصولا هر موجود زنده‏اى اين چنين است كه گرفتن آفتها مساوى با رشد بيشتر آن است.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : سرباز گمنام
تاریخ : دو شنبه 26 دی 1390
زمان : 20:25


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.