اشاره :
نوشتار حاضر، مقالهايست كه در فراخون طرح "چرا سكوت اي مسلمان" از سوي كاربران سايت تبيان ارسال شده است. اين طرح در پي پاسخ به اهانت به ساحت پيامبر مهر و رحمت حضرت ختمي مرتبت، محمد مصطفي – كه درود خدا بر او و خاندان پاكش باد – در فروردين ماه سال 1387 از سوي سايت تبيان برگزار گرديد.
توهين يک عمل غير اخلاقي است که نه تنها اديان الهي، بلکه وجدانهاي بيدار انساني هم آن را محکوم ميکنند. در اين ميان، توهين به شخصيتهاي مؤثر تاريخ، مذمومتر و نکوهيدهتر است.
توهين به نبي مكرم اسلام، كار ناشايستي است كه نه تنها تازگي ندارد بلكه از زمان بعثت آن حضرت (عصر جاهليت) آغاز شده و متأسفانه تا كنون (عصر تکنولوژي) ادامه دارد. در دوران حيات پيامبر، توهينهايي نسبت به ايشان انجام ميگرفت كه عمدتاً از طريق وحي و كلمات قرآني پاسخ داده ميشد(1) و امروزه نيز با توجه به همه ادعاي پيشرفت و تكنولوژي و رعايت حقوق بشر و آزادي عقايد و مسايلي از اين دست، مشاهده ميكنيم كه رسم دوران جاهليت اول، در اذهان وجود دارد و به شخصيتي كه بيشترين تأثير را حتّي در پيشرفت امروز جهان غرب داشته است، توهين ميكنند و متأسفانه علما و دانشمندان مكاتب و سران سازمانهاي بينالمللي، نه تنها اظهار انزجار و تنفر نميکنند بلکه با سکوت خود، مهر تأييدي بر اين توهينها ميزنند.
اما بايد ببينيم «وظيفه يك مسلمان بيدار چيست؟» براي پاسخ به اين پرسش لازم است ابتدا از خود بپرسيم «دلايل مخالفت و توهينها نسبت به پيامبر اسلام چيست؟» كه با پاسخ به اين پرسش، موضع بهتري را ميتوان اتخاذ كرد.
به اين نتيجه برسيم كه آيا استفاده از سلاح نفت، در روزگار كنوني و موقعيت امت اسلامي، ميتواند ابزار مخالفت مناسبي در سطح دولتها باشد يا خير؟ يا اگر در سطح ملتها سخن گفته ميشود، ببينيم كه ملتها چگونه و با چه ترفند اثرگذاري ميتوانند مخالفت خود را با اين اقدامات شنيع ابراز كنند. مثلا آيا با تحريم كالاهاي كشورهاي توهينكننده ميتوانند به اعتلاي اسلام كمك كنند يا خير؟
دلايل مخالفت و توهينها نسبت به پيامبر اسلام
مخالفت و توهين نسبت به پيامبر اسلام، دلايل مختلفي ميتواند داشته باشد كه جملگي آنها در «ناداني و ناتواني» توهينكنندگان و حاميان آنها خلاصه ميشود.
الف) موضع اسلام در برابر دنياي كافران
ميتوان علت اصلي مخالفت کافران با اسلام را ايستادگي اسلام در برابر دنياي آنان دانست و ايشان براي بقاي خود به عنوان ابرقدرتهاي اقتصادي و سياسي جهان به اين اقدامات دست زدهاند. در حقيقت، علت اصلي مخالفت کافران و مشرکان با اسلام، دنياطلبي آنان و پيروي از شهوات است.(2)
ب) درماندگي از بيداري مسلمانان
بيداري مسلمانان و سعي در بازيابي عزت از دست رفته خود كه به سبب دورماندن از معارف اسلام ناب و قرآن كريم است، دنياي غرب را به شدت نگران كرده است كه مبادا با دستيابي مسلمانان به انديشههاي ناب و متعالي مطرح شده در اسلام كه نتيجه آن عزت و اوج مجدد اسلام خواهد بود، به دوران توحّش خود (قبل از رنسانس) بازگردند كه اين همان تفكر فرعوني(3) است.
ج) ترس از گسترش روزافزون اسلام و تحقق وعده الهي
وعده الهي در جهانگيري و فراگيري اسلام در پستهاي حساس جهان، وعدهاي تخلفناپذير است(4) كه با بيداري مسلمين و تلاش براي رسيدن به آن آرمان، دنياي غربيان را به مخاطره انداخته است. البته تبليغات غربيان، عليه اسلام نيز پاسخي مخالف خواست آنان را به ايشان داده است و باعث شده تا آن دسته از مردم غرب كه با انديشهاي سالم به سراغ اسلام ميآيند به اين دين مبين گرايش پيدا كنند. اين عوامل سبب شده است كه مزدوران، با قلم به مزدي خود، منفعلانه در برابر فعاليت اسلام و مسلمانان دست به اقداماتي توهينآميز بزنند.
د) عجز در هماوردي با قرآن
تحدي و هماوردطلبي قرآن،(5) از ديرباز مخالفاني را براي اين كتاب و معارف آن و سخنان تفسيري نبي اكرم اسلام، به وجود آورده است. اين هماوردطلبي كه نتيجه اطمينان قرآن به خودش است، باعث شده تا از زمان نزول قرآن تا كنون، برخي ابلهان و به تعبير قرآن، «فاسقان»(6) از آنجا كه نميتوانند به اين ادعاي قرآن، پاسخ دهند، شبهاتي را مطرح ميكنند تا بلكه بتوانند سدّي در برابر نشر معارف قرآن ايجاد كنند، در حالي كه قرآن، پاسخ آنها را در زمان نزول داده است و آنها نميدانند يا نميخواهند بدانند. اما بالاخره جريان اسلام راه خود را خواهد رفت و كفهاي روي آب را نابود خواهد كرد و خارهاي مسير را به كناري خواهد زد.(7)
نيروهاي مسلمان بايد كه با انسجام و اتحاد، بتوانند نيروي خود را به رخ بكشند و حتي در صورت توانايي، سيستمي دفاعي براي خود تدارك ببينند كه نمونه جديدي از انواع دفاع باشد تا دشمن به راحتي نتواند نقشههاي آنان را تشخيص دهد و براي مقابله با آن، از قبل طراحي كند.
د) آشكارشدن علايم آخرالزمان و نتيجه آن كه همان ظهور منجي است.
با حمله آمريكا به عراق در پايان سال 1382، موجي از اسلامخواهي در جهان به راه افتاد، همزمان در بسياري از مطبوعات كشورهاي اسلامي اين نكته مطرح شد كه حمله آمريكا به عراق نيز يكي از علايم ظهور منجي عالم بشريت است و اصولاً آمريكا براي جلوگيري از اين امر، به آمريكا حمله كرده است تا به مقابله با ظهور آن خورشيد عالمتاب برخيزد. اين نگراني غربيان، كاملاً مشهود است و دليل آن «ترسِ از دست دادن حكومت» است؛ كه براي دنياطلبان، اين اقدامات، توجيهپذير است.
وظايف عمومي مسلمانان
الف) مطالعه تاريخ اسلام و زندگاني پيامبر اسلام
يكي از مهمترين وظايف هر مسلمان، آشنايي با تاريخ صدر اسلام و زندگي پيامبرشان است. اين كه اصولاً مخالفان پيامبر اکرم، چه كساني و با چه عقايدي بودند و از چه ابزاري براي مخالفت استفاده ميكردند؟ پيامبر، در برابر توهينها، مشكلات و موانع چگونه ايستادگي مينمودند و چگونه نيروهاي خود را در برابر آن جريانات، به كار ميگرفتند؟
همچنين سيري در زندگاني معصومينِ همدوره پيامبر (امام علي و حضرت زهرا عليهماالسلام) و رفتار آنان در برابر مشكلات ايجاد شده براي پيامبر و مخالفتهاي با آن حضرت، ميتواند راهگشا باشد.
ضمن اين كه بايد بدانيم ياران و پيروان نبي معظّم اسلام، چگونه برخورد ميكردند؟ آيا در حضور و حتي در غياب آن حضرت، به وظيفه خود در حمايت از ايشان، عمل ميكردند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، اين عمل را چگونه انجام ميدادند؟
اين كه پيامبر اسلام در دوران كنوني جهان، چه نقشي دارند، مسئله مهمي است كه عدم آگاهي از آن ممكن است، دفاع ما را به ضربهاي عليه اسلام، تبديل كند. مسايلي از اين دست، ميتواند به ما كمك كند تا وظيفه خود را به درستي بشناسيم.
ب) آشنايي با ترفندهاي دشمنان
در هر دورهاي كه مخالفت با پيامبر اكرم وجود داشته از ترفندهاي مختص آن زمان استفاده شده است، ولي ابزار مشترك آنها، «هنر و تبليغات» بوده است. اين كه در صدر اسلام، احاديثي جعلي در مورد شخصيت عظيم پيامبر ساختند تا عصمت او را خدشهدار كنند، و اين كه در سالهاي پيشرفت بشر، با چاپ كتابهايي عليه پيامبر اسلام و قرآن،(8) گروهي را به انحراف انداختند، از كاريكاتور،(9) طنز، شعر و ادبيات،(10) نرمافزارهاي رايانهاي، سايتهاي اينترنتي و ... بر ضد انديشههاي اسلامي استفاده ميشود، همگي يك سرمنشأ دارد و آن استفاده نادرست از هنر و تبليغ است.
مسلمانان، دستور دارند تا در هر مشكلي، براي فرج امام زمان خود دست به دعا بردارند؛ چرا كه با ظهور آن حضرت، مشكلات مسلمين مرتفع ميشود؛ و نيز نفس دعا براي تعجيل در فرج، انتظار و اميد ايجاد ميكند و انتظار و اميد، دو وسيله براي مقابله با دشمنان و دشمني ايشان است.
ج) زمانشناسي و موقعيتشناسي
ما در دوراني زندگي ميكنيم كه بُعد سياسي اسلام پس از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني، براي جهانيان، بيش از پيش آشكار شده است. اسلامي كه در عين مهرباني با ياران خود و افراد غيرمسلمان تحت تكفل خود، با مخالفان كينهاي و كساني كه از هر كاري براي ضربهزدن به ريشه اسلام دريغ نميكند، به شدت مبارزه و مقابله ميكند،(11) زيرا اسلام ناب محمدي بر خلاف اسلام آمريكايي، دست دوستي به سمت هر كسي دراز نميكند. اگر اين فاكتور را در ابراز مخالفت ناديده بگيريم، در واقع با هدف اصلي مخالفان امروز اسلام، آشنا نشدهايم و با انكار آن، سخنان دشمنان را در «جدايي دين از سياست» تاييد كردهايم.
د) تدبير و اقدام متناسب با موقعيت زماني و مكاني و ميزان مخالفت
با آشنايي با مسايل فوقالذكر، ميتوانيم با كمك انديشمندان و علما، به يك جمعبندي كلي رسيد كه چه كسي، چگونه اقدامي را انجام دهد؟ مثلا اگر در سطح دولتها بحث ميشود، به اين نتيجه برسيم كه آيا استفاده از سلاح نفت، در روزگار كنوني و موقعيت امت اسلامي، ميتواند ابزار مخالفت مناسبي در سطح دولتها باشد يا خير؟ يا اگر در سطح ملتها سخن گفته ميشود، ببينيم كه ملتها چگونه و با چه ترفند اثرگذاري ميتوانند مخالفت خود را با اين اقدامات شنيع ابراز كنند. مثلا آيا با تحريم كالاهاي كشورهاي توهينكننده ميتوانند به اعتلاي اسلام كمك كنند يا خير؟ (12)
ه) اطاعت از علما(13) و ولي فقيه
يكي از وظايف مسلمانان، در هر زمان و در هر زمينهاي، اطاعت از علماي دين و ولي فقيه است كه البته اطاعت از ولي فقيه بر تمام فقيهان نيز واجب است. پس عموم مردم بايد به گونهاي حركت كنند كه از ولي فقيه عقب نمانند و همچنين از ايشان جلوتر نباشند؛ و در مرحله بعد علما نيز بايد پيشاپيش مردم حركت كنند و با روشنگري و تذكر، مردم را از خطري كه در برابرشان قرار دارد، آگاه كنند.
و) آمادگي همهجانبه
طبق آيه شريفه قرآن كريم، بايد مسلمانان هميشه و به طور همهجانبه آماده باشند كه اين كار دشمنان شناخته شده و ناشناس خدا و مسلمانان را ميترساند.(14) نيروهاي مسلمان بايد كه با انسجام و اتحاد، بتوانند نيروي خود را به رخ بكشند و حتي در صورت توانايي، سيستمي دفاعي براي خود تدارك ببينند كه نمونه جديدي از انواع دفاع باشد تا دشمن به راحتي نتواند نقشههاي آنان را تشخيص دهد و براي مقابله با آن، از قبل طراحي كند.(15)
ز) دعا براي تعجيل در فرج امام زمان (عج)
مسلمانان، دستور دارند تا در هر مشكلي، براي فرج امام زمان خود دست به دعا بردارند؛ چرا كه با ظهور آن حضرت، مشكلات مسلمين مرتفع ميشود؛ و نيز نفس دعا براي تعجيل در فرج، انتظار و اميد ايجاد ميكند و انتظار و اميد، دو وسيله براي مقابله با دشمنان و دشمني ايشان است.
ما در دوراني زندگي ميكنيم كه بُعد سياسي اسلام پس از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني، براي جهانيان، بيش از پيش آشكار شده است. اسلامي كه در عين مهرباني با ياران خود و افراد غيرمسلمان تحت تكفل خود، با مخالفان كينهاي و كساني كه از هر كاري براي ضربهزدن به ريشه اسلام دريغ نميكند، به شدت مبارزه و مقابله ميكند.
وظايف خاص مسلمانان
در اين بخش، نقش دولتها را از نقش ملتها جدا ميکنيم.
وظايف دولتها:
دولتهاي اسلامي، طبق فرمايش بنيانگذار انقلاب اسلامي به دولتهاي با تفکر اسلام ناب محمدي و دولتهاي با تفکر اسلام آمريکايي تقسيم ميشوند. دولتهايي كه معارف ناب اسلامي را سرلوحه فعاليتهاي خود قرار دادهاند، علاوه بر وظايف مشروح در ذيل اين مطلب، بايد سعي در بيدار كردن دولتهاي نوكر استكبار كنند و آنان را از اين منجلاب تباهي نجات دهند. اما وظايف آن دولتها چنين است:
1ـ آشنا کردن مردم جهان با فضايل اخلاقي پيامبر اعظم اسلام با استفاده از همه ابزارهاي تبليغي و به زبانهاي مختلف دنيا.
2ـ فعاليتهاي ديپلماتيک؛ همچون سفر به کشورهاي مختلف و مذاكره با آنها، درخواست به موقع تشكيل نشستهاي مرتبط و تصميمگيريهاي کلان، استفاده از ظرفيتهاي مجامع بينالمللي اسلامي و جهاني، صدور بيانيهها و قطعنامهها در زمان واقعي آنها.
3ـ ايجاد انسجام عملي بين کشورهاي اسلامي.
4ـ استفاده از ظرفيتهاي بالقوه کشورهاي اسلامي، مانند موقعيتهاي جغرافيايي، اقتصادي و ... .
وظايف ملتها:
ملتها را لازم است به دو دسته خواص و عوام، دستهبندي کرد. خواص نقش غير قابل انکاري در شکلدهي عوام دارند.
وظايف خواص:
1ـ تبعيت عملي از رهنمودهاي ولي فقيه و تحليل و انعکاس سخنان ايشان به جامعه.
2ـ ايجاد يک حرکت جمعي در خطابهها و منابر در تبيين عمق واقعه به عموم مردم و استفاده از زبانهاي متنوع تبليغي؛ که در اين ميان نقش رسانههاي ارتباط جمعي چون تلويزيون، راديو و مطبوعات بيبديل است.
3ـ انتشار بيانيهها و اطلاعيههاي روشنگر.
4ـ فراخواني مردم براي تظاهرات عليه اقدامات مستكبران در زمانهاي مناسب.
5ـ ايجاد اتحاد عملي بين اقوام و گروههاي داخلي و جلوگيري از توهين و تمسخر آداب، رسوم، گويشها و... .
البته همه اين اقدامات، بايد عواطف و احساسات مردم را تحريك کرده و به آگاهي ايشان نسبت به عمق واقعه بيافزايد تا در نتيجه آن حرکت مردمي و خودجوش اتفاق افتد و حداقل نتيجه آن، تحريم مردمي کالاها و ايجاد ضربه اقتصادي به دشمنان اسلام باشد.
وظايف عوام:
در وظايف عموم مردم، همين بس که به پيروي از ولي فقيه و علما بپردازند.
پينوشتها:
1. براي نمونه به شان نزول سوره كوثر مراجعه شود: تفسير قمي، علي ابن ابراهيم قمي، ج 2، قم: دار الكتاب، چاپ چهارم، 1367 ش، ص 455.
2. انعام، 29/ ابراهيم،3.
3. طه، 63.
4. قصص، 5.
5. يونس، 38/ هود، 13/ اسرأ، 88.
6. بقره، 99.
7. رعد، 17.
8. مانند سلمان رشدي.
9. در كشورهايي از جمله دانمارك.
10. سخنان اخير عبدالكريم سروش.
11. فتح، 29.
12. البته هر دو مثال ما، اقتصادي بود، ميتوان براي حوزه سياسي، حوزه اجتماعي و... نيز مثالهايي را آورد..
13. منظور از علما در اينجا، اعم از فقها و غيرفقها است.
14. انفال، 60.
15. مدلي مثل مدل بسيج در ايران كه نتيجه آن در لبنان و توسط حزب الله اجرا شد و موفقيتآميز بود.
"حميد مروجي طبسي"
وضعیت زنان در اخر الزمان
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱.جامه ی کا فران بپوشند
۲.خود را به شکل مستکبران در آورند
۳.بر زین ها سوار شوند
۴.سرشان را چون کوهان شتر درست می کنند.
۵.در آمد شوهرشان آنها را کفاف ندهد.
۶.فاسد می شوند.
۷.برای طمع دنیا در داد وستد همسرانشان شرکت می کنند.
۸.خود را به صورت مردان در می آورند.
۹.جامه ی مردان را می پوشند.
۱۰.بی حیا می گردند.
۱۱.به همسران خود تمکین نکنند.
۱۲.در عین لباس پوشیدن اندامشان اشکار است.
۱۳.زنان از اینکه همسران شان با همجنس خود رابطه دارند آگاهند
ولی به روی خود نمی اورند.
۱۴.در بهترین خانه ها زن تشویق به فسق وفجور می شود.
۱۵.رابطه ی نا مشروع به صورت یک فضیلت بازگو می گردد.
۱۶.اختلاطشان با مردان زیاد می شود.
۱۷.با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند.
۱۸.حکومت می کنند.
به نقل از امیر المومنین (ع)
۱.زینت های خود را آشکار می کنند.
۲.از دین خود خارج می شوند.
۳.به سوی لذت ها وشهوت ها می شتابند.
۴.محرمات الهی را حلال می شمارند.
۵.پدر ومادر نزد وی خوار شمرده می شوند.
۶.زنها از مردان در خواست ازدواج می کنند.
وضعیت مردان در اخرالزمان
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱.از خدا نمی ترسند.
۲.از زنانشان اطاعت می کنند.
۳.از پدرومادر نافرمانی می کنند.
۴.قبله ی انها همسرانشان می گردد.
۵.دین انها درهم ودینار می شود.
۶.تمام همتشان شکمشان می شود.
۷.در مورد نماز صبح سستی می کنند.
۸.مشروب می خورند.
۹.قمار بازی می کنند.
به نقل از امام علی (ع)
۱.از همسرانشان انحرافات اخلاقی ...می بینند واعتراض نمی کنند.
۲.مرد از درامد نامشروع زنش بهره مند می گردد.
۳.اموال فراوانی در راه غیر مشروع خرج می کنند وکسی به انها اعتراض نمکند.
۴.ولی اگر پول کمی در راه خدا خرج کند مانع انها می شوند.
سیمای علما ودانشمندان غیر مهذب امت اسلام در اخرالزمان
۱.برای غیر خدا درس فقه می خوانند.
۲.صرفا برای مقام و ریاست به فقاهت می گرایند.
۳.حق را از مسیر خود منحرف می کنند.
۴.قران را طبق خواسته های خود توجیه می کنند.
۵.جاه طلب می شوند.
به نقل از امام علی(ع)
۱.فقها به دروغ تمایل نشان می دهند.
۲.طبق هوای نفس خود فتوا می دهند.
۳.علما به شک تردید تمایل نشان می دهند.
واما علما ودانشمندان راستین
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱..مردم با انها از سر ستیز درایند.
۲.علما را همانند دزدان می کشند.
۳.طبق بعضی از روایات وقتی مردم قدر علما ی راستین راندانند
خداوند انها را از مردم می گیرد.
سیمای دین در اخرالزمان
به نقل از رسول اکرم (ص)
۱.دین مانند بقیه ی خوراکی است که در دهان می گردانند وسپس بیرون می ریزند.
۲.به ظاهر مسلمان نامیده می شوند درحالی که بیش از همه مردم ازان دورند.
۳.ثروتمندان برای سیاحت و متوسطین برای تجارت وفقرا برای ریا و تظاهر به مکه می روند.
۴.ازاسلام جز نام ان باقی نماند.
۵.الات لهو در حرمین شریفین ظاهر شود.
۶.دین داران تحقیر می شوند.
سیمای نماز در اخرالزمان
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱.نمازها تباه می شود ومردم دنبال شهرت ها رفته واز هوای نفس پیروی می کنند.
۲.نماز ها به اخر وقت می افتد.
به نقل از امام علی(ع)
۱.نماز را ضایع می کنند.
۲.از نماز جماعت دوری می کنند.
۳.برای نزاع وجدال نمازها از مساجد برچیده شود.
سیمای مساجد در اخرالزمان
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱.مساجد اباد است ولی از هدایت خالی است.
۲.مناره ها بلند است
به نقل از امیرالمومنین(ع)
۱.مساجد از کسانی پر می شود که از خدا نمی هراسند.
۲.در مساجد برای غیبت کردن وخوردن گوشت اهل حق جمع می شوند.
سیمای قران دراخرالزمان
به نقل از رسول اکرم(ص)
۱.از قران جز نقش ان باقی نماند.
۲.قران بانی وبا لحن غنا خوانده شود.
۳.مطالبی که در قران نیست ساخته شود.
۴.گوش دادن به قران برای مردم بسیار سنگین وگوش دادن به صداهای باطل
اسان وفرح بخش می گردد.
۵.کالایی کم بهاتر از قران با تلاوت صحیح وجود ندارد.